کسانی که در یک آن باید چندین کار مختلف را انجام دهند، آیا میتوانند از روش برنامهریزی قضات برای جلسات دادرسی راهکارهای مفیدی بیاموزند؟ در این مقاله به واکاوی این موضوع پرداختهایم.آیا این فوقالعاده نیست اگر یک برنامه زمانبندی مشخص وجود داشته باشد که بتوانیم با تغییر ترتیب انجام کارها زمان قابلتوجهی را ذخیره کنیم؟ دو استاد دانشگاه kollegg در مطالعات اخیرشان در مورد این نظریه به تحقیق پرداختند. آنها با ایجاد تغییر در روش برنامهریزی و زمانبندیای که قضات دادگاههای تجدیدنظر کار در ایتالیا برای رسیدگی به شکایات انجام میدهند، این نظریه را بررسی کردند. دادگاههایی که با مواردی مانند امور مربوط به بازنشستگی، حقوق، دستمزد و اخراج کارگران سروکار دارند نقش بسیار کلیدی در امور اقتصادی دارند اما به طرز شرمآوری کند پیش میروند. در دادگاههای تجدیدنظر ایتالیا زمانی که صرف رسیدگی به یک مورد میشود 7/4 برابر بیشتر از میانگین زمان دادگاه در 34 کشوری است که عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) هستند. به گزارش صندوق بینالمللی پول، این بیبرنامگی باعث کاهش سرمایهگذاری، کند شدن روند رشد و ایجاد مشکل در محیط کسبوکار خواهد شد.
بیل گراس، استارتآپهای زیادی تاسیس کرده است. وی کنجکاو شد که چرا بعضی از آنها موفق شدند و بعضی شکست خوردند. بنابراین اطلاعاتی از صدها شرکت جمعآوری و هر شرکت را براساس پنج عامل کلیدی رتبهبندی کرد. او یکی از عوامل را از همه مهمتر یافت که حتی خودش را شگفتزده کرد. متن سخنرانی وی در TED2015 در زیر آمده است.
مدیران تازه کار باید بیاموزند که باید بخش عمدهای از اختیارات و مسوولیتهای خود را به زیردستان خود تفویض کنند و اینکه باید بدانند که تفویض اختیارات به معنای ضعیف شدن و کاهش قدرت مدیر نیست، بلکه یک نوع «کار را به کاردان سپردن» است. بنابراین مقاومت کردن یک مدیر در برابر تفویض اختیارات و مشارکت دادن دیگران در تصمیمگیریها نهتنها نشانه قدرتمندی و اقتدار او نیست بلکه نشاندهنده خام و آماده نبودن او برای سمت مدیریت است. در واقع، مدیر موفق کسی است که کارها را به دیگران میسپارد و آنها را به سمت و سوی درست راهنمایی میکند و پس از آن، فقط به نظارت، کنترل و ارزیابی امور میپردازد و به این وسیله نقش رهبری و نه مجری را ایفا میکند و این همان چیزی است که از یک مدیر کارآمد و باتجربه سر میزند.
مایکل لوی، مدیر اجرایی هتلداری و راتا کادا، کارآفرین موفق در زمینه خردهفروشی، هر دو بر این عقیده بودند که صنعت هتلداری از رونق افتاده و از زمان آغاز بهکار هتلهای زنجیرهای - حدود بیش از نیم قرن پیش- هنوز تغییرات زیادی در جزئیات آن رخ نداده است. لوی میگوید: «افراد در این صنعت گمان میکنند اگر رنگ دیوارها را از طوسی به سبز تغییر دهند، نوآوری به خرج دادهاند.»
اجرای استراتژی به چه معنی است؟ بهتر است این سوال را اینگونه مطرح کنیم، اجرا چیست؟ در ابتدا این سوال به شکل فریبندهای ساده به نظر میرسد، شما استراتژی را طراحی کردهاید و اکنون باید آن را اجرا کنید. مطمئنا بخش دشوار آن اجرایی کردن استراتژی است. مدیران این سوال را بدون هیچ تردیدی، با این عبارات پاسخ میدهند؛ «انجام دادن آن»، «همسو کردن اهداف»، «عملیاتی کردن طرح»، «اجرایی کردن آن»، تخته از پاسخها پر میشود، پاسخهایی که اکثرشان منعکسکننده همسو کردن اهداف و اجرای طرحها است.