رفتار هاي گوناگوني كه از ما سر مي زند آينه تمام نمايي براي نشان دادن شخصيت ماست. به تعبيري بهتر رفتار هاي روزمره ما انعكاس شخصيت واقعي ماست. چنين است كه توجه و دقت كردن به انواع گوناگون رفتاري كه در طول يك روز انجام مي دهيم از اهميت ويژه اي برخوردار است.
رفتار هاي گوناگوني كه از ما سر مي زند آينه تمام نمايي براي نشان دادن شخصيت ماست. به تعبيري بهتر رفتار هاي روزمره ما انعكاس شخصيت واقعي ماست. چنين است كه توجه و دقت كردن به انواع گوناگون رفتاري كه در طول يك روز انجام مي دهيم از اهميت ويژه اي برخوردار است. اين اهميت از آن رو برجسته مي شود كه حضور ما در حيات اجتماعي و ميزان موفقيت يا ناموفق بودنمان بر اساس رفتار هايي موردسنجش قرار مي گيرد كه در طول روز از ما سر مي زند. يكي از اين رفتار ها كه توجه به آن از اهميت ويژه و خاصي برخوردار است نحوه سخن گفتن ماست. همين موضوع و اهميت آن باعث مي شود كه گرداگرد آن قواعد بسياري درست شود كه در يك عنوان كلي مي توان آن را آداب سخن گفتن نام نهاد. يادگيري اين آداب و توجه و دقت كردن بدان در ميزان برقراري ارتباط موفق با ديگران تاثير فراواني دارد. با اين حال با اندكي دقت مي توان فهميد كه بسياري از ما در زندگي روزمره خويش چندان كه بايد و شايد به اين موضوع توجه نكرده و آن را جدي نمي گيريم. پرسش از چرايي اين بي توجهي نكته اي است كه در اين مطلب مورد بررسي قرار مي گيرد. اگر به اطراف خود با كمي دقت بيشتر نگاه كنيم متوجه مي شويم كه اجراي درست هر رفتاري در حيات اجتماعي نيازمند توجه به قواعدي است كه حول و حوش آن رفتار شكل گرفته است. اين قواعد در ميان فرهنگ هاي گوناگون فرق مي كند، با اين حال هر فرهنگي براي هر نوع رفتاري قواعد خاص خود را توليد كرده كه توجه به آن قواعد نشان دهنده اجراي درست آن رفتار در ميان آن فرهنگ به شمار مي آيد. رفتار هاي روزمره ما براي آن كه در نمايش عمومي به ميزاني از موفقيت نزديك شوند نيازمند تن دادن به اجراي درست همان قواعد و آداب است. چنين است كه از نحوه غذا خوردن و لباس پوشيدن ما گرفته تا شكل راه رفتن و نحوه سخن گفتنمان در ميان افراد جامعه بر اساس قواعد نانوشته اي صورت مي گيرد كه در ميان افراد جامعه جا افتاده است. بي توجهي به اين قواعد پذيرفته شده از دو سو ايراد دارد. از يك طرف نشان دهنده بي توجهي ما به شاخص هاي اساسي رفتار درست است و از يك سو همين بي توجهي باعث جلوگيري از ترقي شاخص هاي مورد نظر مي شود. به اين معناكه اين شاخص ها در اثر بي توجهي در يك سطح باقي مانده و نياز به رشد و پويايي بيشتر را از دست مي دهند.